سفارش تبلیغ
صبا ویژن

از زمان« پتر بزرگ» که بین سال های 1060 و 1103 هجری بر روسیه فرما

از زمان« پتر بزرگ» که بین سال های 1060 و 1103 هجری بر روسیه فرمانروایی داشت دولت روسیه همواره سعی داشت متصرفات خویش را بسوی جنوب گسترش داده و به آبهای گرم خلیج فارس وبندرهای آن دست یابد. اما ناپلئون با روسیه از در صلح و درآمد و از نقشه تسخیر هندوستان دست کشید. در مابین این اوضاع و احوال دولت ایران برای پس گرفتن گرجستان از چنگ روسیه به یک اردوکشی که نتایج دهشتناکی به بار آورد دست زد ولی بموجب پیمان نامه ی گلستان که در سال 1191 با امضا رسید ناگزیر شدیم نه تنها گرجستان را از دست بدهیم بلکه 8 ایالت دیگر نیز از کف ما رفت و حق داشتن کشتی جنگی در آبهای ساحلی خودمان در دریای کاسپین نیز از ما گرفته شد.

روسها نیز به کشور هندوستان چشم طمع داشتند و این موضوع توجه انگلیسی ها را به ایران که راه طبیعی و حساس روسیه بود جلب نمود. بنابراین در سال 1192 انگلیسی ها با ما پیمان نامه ی بمبئی را بستند به این منظور که یک اتحاد دفاعی که عملن و اصلن برای جلوگیری از روسیه بود بوجود آورند.بموجب این عهدنامه دولت بریتانیا متعهد شد که در صورتیکه روسیه بدون جهت به ایران تجاوز کند به ما کمک نظامی یا مالی بنماید.

در سال 1204بار دیگر بین ایران و روسیه جنگ در گرفت. دولت بریتانیا در رسانیدن کمک لازم خود داری نمود ولی میان ایران و روس ها بمیانجیگری اقدام کرد. در این نوبت نیز ایران برای جنگ وسیله های کافی نداشت و حاضر نبود و ناگزیر این جنگ نیز با پیمان نامه ی شوم ترکمانچای پایان یافت. بموجب آن معاهده که در سال 1206 بامضا رسید نواحی دیگری از خاک ایران بروسیه واگذار گردید و مقرر شد که مبلغ هنگفتی بعنوان غرامت بروسیه پرداخت گردد و امتیازات بازرگانی و غیر آن به روسیه داده شود.

چندی پس از آن در سده19 روسیه به ظاهر نسبت بما روشی مسالمت آمیزی پیش گرفت و در ظاهر برای کمک به ما در برگرداندن حاکمیت ایران بر ایالت های شرقی که در کنار افغانستان قرار داشت ابراز تمایل نمود و ما را با با اعلان جنگ به افغانستان تشویق کرد. در نتیجه بین ما و انگلستان که افغانستان را سپر دفاع هندوستان می دانست دشمنی که زمان آن کوتاه بود در سال 1235 در گرفت. در ضمن روس ها در اثر پیمان نامه ترکمانچای نه تنها بر نواحی شمال کشور تسلط داشتند بلکه در نواحی شرقی ایران سلطه و نفوذ روزافزون پیدا کردند.

ما پیش از پیش فدای رقابت بازرگانی و سیاسی روس و انگلیس شدیم و باید گفت که در این مورد گناه از خود ما بود. سلاطین قاجار برای بدست آوردن هزینه های سنگین و ولخرجی های گزاف دربار امتیازات بسیار بازرگانی به خارجیان دادند. یکی از شگفت انگیز ترین امتیازاتی که داده شد امتیازی بود که سلطان وقت در سال 1250 به بارون ژولیوس دورویتر که به تابعیت دولت انگلیس درآمده بود داد.بموجب این امتیاز بارون دوریتر حق انحصاری کشیدن راه آهن و تراموای را در ایران بمدت 70 سال بدست آورده بود و در ضمن در مورد راه و امور مربوط به آبیاری و معادن و کارخانه ها و خطوط تلگراف و جمع آوری حقوق گمرگی نیز اختیارات مخصوص بدست آورد.

اما شورش افکار عمومی از یک سو و فشار روس ها از سوی دیگر شاه را به لغو آن مجبور ساخت. شاه قاجار برای اینکه از رویتر دلجویی کرده باشد به او اجازه داد با سرمایه انگلیس ها بانکی تاسیس کند و این بانک مدت ها حق انحصاری نشر اسکناس ایران را داشت. افزون بر آن حق اکتشاف بسیاری از معادن و از جمله نفت بوی داده شد اگر چه این حق اخیر برای سود مادی پیدا نکرد.

انگلیس ها خطوط تلگراف ایران را کشیده و آن را اداره کردند. حق انحصاری کشتیرانی رود کارون که تنها رودخانه قابل کشتیرانی ایران است نیز به آنها داده شد.حق انحصار تنباکو و توتون نیز به یکی از اتباع انگلیس داده شد ولی با مخالفت شدید مردم روبرو شد و آن لغو گردید.در این میان روس ها در کشور به گسترش نفوذ خود ادامه می دادند. ناصرالدین شاه به آنها اجازه داد که یک بریگاد قزاق ایرانی تحت فرماندهی افسران روس تشکیل دهند. این بریگاد که تحت اداره و اختیارات دولت بیگانه بود چندی نگذشت که موثرترین نیروی جنگی ایران گردید.در سال 1266یک نفر از اتباع روس امتیازی برای ماهیگیری در درازای ساحل های دریای کاسپین که تعلق به ایران داشت بدست آورد. در سال 1269 بانک روس در تهران گشایش یافت و مانند  بانک انگلیس که در پیش از آن گفتیم حق انتشار اسکناس را نیز بدست آورد. افزون بر آن روس ها به این حدود اکتفا نکردندو با پرداخت یک سری وام به شاه قاجار به تحکیم این نفوذ پرداختند به این معنی که دادن قرضه را بهانه قرار داده بگرفتن امتیازات بازرگانی دیگرموفق شدند.در همین هنگام روس ها و پس از آن سایر دولت ها اصل کاپیتولاسیون را به ایران تحمیل کردند و دولت ایران از محاکمه بیگانگان در مورد جرم هایی که در ایران مرتکب می شدند ممنوع گردید.

خودسری و بی قیدی سلاطین قاجار سرانجام مردم را به عمل و اقدام وادار ساخت و جمعیت مشروطه طلبان تشکیل یافت در تیرماه 1284 نزدیک به 10000 نفر از بازرگانان و مشروطه طلبان در باغ سفارت انگلیس در تهران تحصن اختیار کردند و در حقیقت بشکل اعتصاب در برابر سلطنت قاجار و فساد دستگاه قاجار قد برافراشتند.

 


اینکه در قرار داد مزبور وعده داده شده

ا اینکه در قرار داد مزبور وعده داده شده بود که تمامیت ارضی و استقلال ایران محترم شناخته شود آن قرارداد ایران را به مناطق نفوذ خارجی تقسیم می کرد. انگلیس ها متعهد شدند که در نواحی شمالی کشور که منطقه نفوذ روس ها معین شده بود امتیازات تجارتی نخواهند و دولت های دیگر را نیز از گرفتن امتیاز در آن ناحیه مانع آیند. روسیه هم در برابر همین تعهد را نسبت به ناحیه کوچکتری در جنوب شرقی ایران که معنا باید منطقه نفوذ انگلیس ها بشود بعمل آورد.
روسی بریگاد قزاق ایران ساختمان مجلس را به توپ بست و شاه مجلس را منحل نمود. اما شاه قاجار و عمال روسی او نیروی ملت ایران را سرسری و بی اهمیت گرفته بودند و مشروطه طلبان در سال پس از آن نیروی بریگاد قزاق را شکست دادند

 

 


محمدعلی میرزا به روسیه فرار کرد

 


محمدعلی میرزا به روسیه فرار کرد و فرزند11 ساله او احمدشاه بجانشینی او درآمد.در سال 1289 که آخرین تلاش محمدعلی میرزا بود هواداران او از راه روسیه و ساحل های دریای کاسپین به منظور تسخیر ایران حرکت کردند اما این سومین و آخرین کوشش نیز به شکست او منجر گشت.

 

 

 

 


مشروطه خواهان موقتن پیروز گشتند

 


مشروطه خواهان موقتن پیروز گشتند ولی روس ها همان کاری را که پس از جنگ دوم جهانی کردند در آن هنگام نیز همان انجام دادند بدین معنی که نیروهای خود را در قسمت شمالی کشور ما نگاه داشتند.

در سال 1289 برای اینکه به اوضاع آشفته مالیه ایران سر و صورتی داده شود دولت ایران یک نفر امریکایی را بنام مورگان شوستر به عنوان خزانه دار کل ایران استخدام نمود. شوستر اعتماد مردم را نسبت به خود جلب کرد و نزدیک بود که در اصلاحاتی که در نظر داشت موفق شود ولی در آخر همان سال روس ها به ایران اولتیماتومی دادند و ضمن سایر چیزهایی که خواستند اخراج شوستر از کار بود.

روشن است که روس ها میل نداشتند امور کشور به روشی منظم گردد که ایران دیگر به آنها نیازمند نباشد.نیروی روس به چندین شهر در شمال ایران حمله بردند و عده ای مردم در این هجوم ها کشته شدند و هر چند مجلس شورای ملی اولتیماتوم روس ها را رد کرد اما هیئت وزیران آن را پذیرفت. این رویدادها را بطور کامل می توان در کتاب معروف شوستر با نام« به اختناق ایران» خواند.

در جنگ یکم جهانی با وصف آنکه ایران بیطرفی خود را بیان کرده بود ولی آلمان ها و ترک ها و روس ها و انگلیس ها در کشور آغاز به فعالیت کردند. ترک ها برای کمک به آلمان ها به سوی تهران پیش آمدند و سرانجام از روس ها شکست خوردند. دست نشانده های آلمانی در کشور ما به جنب و جوش افتاده در بین عشایر ایران اقدام به تحریکات نموده و حتا کوشش کردند که در افغانستان کشور همسایه ما نیرویی آماده نمایند ولی موفق نشدند.در جنوب ایران یاور پرسی سایکس که پس از آن سرپرسی سایکس لقب یافت و کتابی در دو جلد در مورد ایران نگاشت نیرویی به نام پلیس جنوب ایران تشکیل داد که ناحیه جنوب کشور را زیر اختیار خود گرفت.

 

 

 


نسبت به ناحیه این دو منطقه نفوذ این قرار داد


نسبت به ناحیه این دو منطقه نفوذ این قرار داد حدودی برای هریک از دو دولت معین نکرده بود و امتیازاتی که هر یک در این ناحیه داشتند(از جمله امتیاز مهم نفت که به یک نفر انگلیسی تبعه استرالیا موسوم بدارسی در سال 1279 داده شده بود) همچنان بر جای خود باقی ماند. اما در عمل انگلیس ها بیش از روس ها در این ناحیه ای که نام آن را ناحیه ی بی طرف گذاشتند فعالیت داشتند.

روس و انگلیس که پس از آن در جنگ جهانی یکم با یکدیگر اتحاد کردند در آن زمان متوجه تهدید دولت آلمان که تازه نیرومند شده بود و امیدوار بودند که قرارداد 1285 از شدت رقابت بین آنها کاسته و آنها را در رودررویی با دشمن مشترک خود کمک می نماید. اما در نظر ایرانیان قرار داد مزبور نقشه ای برای بلعیدن کشور ایران بشمار می رفت.به هر روی قرارداد مزبور نظر روس و انگلیس را عملی نکرد و رقابت بین این دو دولت در کشور ما ادامه یافت، در این میان ملیون ایران با یکدیگر از در مخالفت بر آمدند و نتوانستند از مجلسی که در سال 1284 تشکیل یافته بود پشتیبانی کنند. مظفرالدین شاه نسبت به مشروطیت ایران تمایل ضعیفی داشت اما فرزند او دشمن سرسخت آن بود و چنین اراده کرد تا به کمک روس ها حکومت مطلقه و استبدادی را دوباره برقرار سازد و سه بار برای انجام این منظور دست به اقدام زد. بار نخست نقشه ی او بر اثر مقاومت مسلحانه مشروطه طلبان به شکست انجامید. بار دوم در ماه خرداد سال 1286 فرمانده ی